English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3443 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accuracy U تعریف دقیق تر خواهد بود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Windows GDI U مجموعه ابزارهای نرم افزاری از تبدیل تعریف ویندوز API که نوشتن برنامه برای برنامه نویس را ساده تر میکند که تحت سیستم عامل ویندوز کار خواهد کرد
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out. U خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
it will make against us U برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
defaulting U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
runs U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
run U دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
twill _ U ان خواهد
that fauit will right itself U خواهد شد
he will go U خواهد رفت
he shall go U خواهد رفت
the secret will open to me U خواهد گردید
it will manifest it self U اشکار خواهد شد
it askes for attention U دقت می خواهد
it will give rise to a quarrel U مایه ستیزه خواهد شد
criterion U مشخصاتی که با آن برخورد خواهد شد
It wI'll clear up by morning . U تا صبح هواصاف خواهد شد
She wI'll regret it bitterly. U مثل سگ پشیمان خواهد شد
the truth will out . <proverb> U یقیقت بر ملا خواهد شد .
it will manifest it self U معلوم خواهد گشت
it would be preferble to U بهتر خواهد بود
She wI'll gradually soften . U تدریجا" نرم خواهد شد
She wI'll survive . She wI'll pull through. U زنده خواهد ماند
It wI'll overtake (befall) everyone. U دامنگیر همه خواهد شد
the lord will provide U خداوسیله خواهد ساخت
What impudence!what never !what cheek! U واقعا" که خیلی رو می خواهد !
It wI'll prove to be to your disadvantage. U بضررت تمام خواهد شد
The tree wI'll die . U درخت خشک خواهد شد
It wI'll get us into trouble. U ما را به درد سر خواهد انداخت
Well what does he want now ? U خوب حا لاچه می خواهد ؟
The folwer wI'll die for want of water. U گل از بی آبی خشک خواهد شد
i know that he will come U من میدانم که او خواهد امد
Its color wI'lll fade. U رنگش خواهد رفت
do as you please U هر چه دلتان می خواهد بکنید
near work U کاری که نگاه نزدیک می خواهد
It wI'll spoil my appetite . U اشتهایم راکور خواهد کرد
who will pay for it U کی پول انرا خواهد داد
She wI'll arrive on friday morning . U جمعه صبح وارد خواهد شد
it will give rise to a quarrel U نزاعی تولید خواهد کرد
sticker [guest] U مهمانی که نمی خواهد برود
I wI'll be greatly ( badly ) disgraced. U بدجوری آبرویم خواهد رفت
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
i do not u.his wanting to say U نمیفهم چرامی خواهد بماند
he would be sure to like it U یقینا انرادوست خواهد داشت
Surely things wI'll turn out well for him in the end. U مطمئنا" عاقبت بخیر خواهد شد
He wI'll expedite our case. U اوکارما ؟ راجلو خواهد انداخت
Sooner or later , he wI'll find out . U دیر یا زود خواهد فهمید
if he wishes to be a U اگرمی خواهد کسی بشود
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
who will pay for it U کی هزینه انرا خواهد پرداخت
explanation U تعریف
description U تعریف
complimenting U تعریف
quality U تعریف
qualities U تعریف
explanations U تعریف
compliments U تعریف
definition U تعریف
complimented U تعریف
compliment U تعریف
definitions U تعریف
descriptions U تعریف
extolment U تعریف
comkplimentarily U با تعریف
circumscription U تعریف
portrayals U تعریف
portrayal U تعریف
definiens U تعریف
cell definition U تعریف سل
precision U دقیق
scrutinizer U دقیق
wistful U دقیق
exquisite U دقیق
advertent U دقیق
exacts U دقیق
exact solution U حل دقیق
tenty U دقیق
subtil U دقیق
exact U دقیق
exacted U دقیق
accurate U دقیق
punctilious U دقیق
punctiliously U دقیق
intent U دقیق
astute U دقیق
particular redemption U دقیق
scholastic U دقیق
stringently U دقیق
punctual U دقیق
literal U دقیق
stringent U دقیق
scholastical U دقیق
She said it would rain and sure enough it did . گفت باران خواهد آمد و همینطور هم شد
which diffrence shall be settled only by U ..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
She wI'll never realize this wish. U این آرزو بدلش خواهد ماند
whatsoever he doeth shall p U هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
output U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
A new government wI'll take office . U حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
outputs U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
This book wI'll be a great success . U این کتاب خیلی گه خواهد کرد
operational definition U تعریف عملیاتی
complimentary U تعریف امیز
nosography U تعریف امراض
field definition U تعریف فیلد
emblazon U تعریف کردن
depictions U نگارش تعریف
articles U حرف تعریف
article U حرف تعریف
extoller U تعریف کننده
depiction U نگارش تعریف
job definition U تعریف برنامه
recounted U تعریف کردن
recounting U تعریف کردن
recounts U تعریف کردن
recount U تعریف کردن
macro difinition U درشت تعریف
glorifies U تعریف کردن
self aggrandizement U تعریف از خود
macro definition U تعریف ماکرو
defines U تعریف کردن
circular definition U تعریف دوری
macro definition U درشت تعریف
data definition U تعریف داده
defined U تعریف کردن
block definition U تعریف بلوک
anarthrous U بی حرف تعریف
say a good word for U تعریف کردن
traducing U تعریف کردن
problem definition U تعریف مسئله
glorify U تعریف کردن
glorifying U تعریف کردن
traduce U تعریف کردن
traduced U تعریف کردن
definition of a problem U تعریف یک برنامهThe
recitations U تعریف موضوع
he is well spoken of U از او تعریف می کنند
traduces U تعریف کردن
recitation U تعریف موضوع
honorable U شایان تعریف
contextual definition U تعریف ضمنی
define U تعریف کردن
definable U تعریف پذیر
exponent U تعریف کننده
exponents U تعریف کننده
complimenting U تعریف کردن از
defining U تعریف کردن
praising U تعریف کردن
praises U تعریف کردن
praised U تعریف کردن
praise U تعریف کردن
compliments U تعریف کردن از
complimented U تعریف کردن از
compliment U تعریف کردن از
extoll U تعریف کننده
the d. article U حرف تعریف
unreel U تعریف کردن
to crack up U تعریف کردن
undefined U تعریف نشده
thorough paced U دقیق گام
perpend U دقیق بودن
persnickety U کاربسیار دقیق
watchful U بی خواب دقیق
precision measurment U سنجش دقیق
correct U دقیق یا درست
precision balance U ترازوی دقیق
precision adjustment U تنظیم دقیق
correcting U دقیق یا درست
corrects U دقیق یا درست
high accuracy measurement U سنجش دقیق
precisian U خیلی دقیق
sounds U بی خطر دقیق
particularization U شرح دقیق
tenuous U لطیف دقیق
micro pressure gage U فشارسنج دقیق
precise U دقیق کردن
precise U صریح دقیق
precise U خیلی دقیق
set U لجوج دقیق
detailed analysis U بررسی دقیق
queasy U زیاد دقیق
precision tools U الات دقیق
instruments U الات دقیق
sets U لجوج دقیق
arm of precision U اسلحه دقیق
setting up U لجوج دقیق
an a calculator U محاسب دقیق
detailed analysis U آنالیز دقیق
scrutiny U بررسی دقیق
precision fire U تیر دقیق
imprecise U غیر دقیق
fine spun U دقیق خیالی
controlling U توپزن دقیق
queazy U زیاد دقیق
pryingly U با نگاه دقیق
control U توپزن دقیق
sounded U بی خطر دقیق
precisionist U بسیار دقیق
Recent search history Forum search
1دقیق ترین معادل business در فارسی چه است؟
3service times
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
2تعریف فونتیک چیست؟
2تعریف فونتیک چیست؟
2interfereometry
1این پیج بزودی بسته خواهد شد
1بمعني محدوده ميباشد؟bin آيا كلمه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com